پیام بزرگمهر

تعمقی بر مجهولات و نگرشی دیگر بر زیستن

پیام بزرگمهر

تعمقی بر مجهولات و نگرشی دیگر بر زیستن

حسرت

زندگی هر فرد را می توان به ادواری چون کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، و پیری تقسیم نمود.پیری دوره ای از زندگیست که  در آن ثمره تصمیمات و بهره گیریهای از فرصتهای زندگی در دورانهای قبل را می توان دید.

هیچ پیری را نمی توان یافت که آرزوی محال دگرباره جوان شدن را در سر نداشته باشد...حسرت روزهای گذشته و خاطرات شیرین نوجوانی و جوانی رفیق راه سالخوردگان است. که بعد از پشت سر نهادن گذشته ها و وقایع و حوادث  ،و محرز شدن نتیجه هر تصمیم در زندگیشان اکنون بهتر و با نگرشی مسلط می توانند به خوب یا بد بودن هر تصمیمی که در گذشته گرفته اند سخن بگویند..

ولی جای سوال اینجاست که چرا"حسرت" در بین همه انسانها دردی مشترک است؟..آیا کسانی یافت می شوند که نخواهند در مواردی، دگر باره زمان به عقب برگردد وکاری را انجام بدهند که در گذشته از آن غفلت ورزیده اند ؟؟؟آیا شما نیز در مواقعی خواهان آن نیستید که حداقل برای یکبار هم که شده در جهت منفی بردار زمانی حرکت کنید و خاطره ای از زندگی را پاک و یا چیزی به آن بیفزایید؟؟؟

"زمان" و "مکان" دو عامل محیط بر کل زندگی بشر است که همه فعالیتهای او را در بر میگیرد.انسان فقط  در چهارچوب محدودیتهای اعمال شده از طرف زمان و مکان قادر به فعالیت است و همین عاملهای محدود کننده باعث می شود انسان نتواند از تمام ظرفیتهای زندگی خود بهره گیرد و خود را ناگزیر از انتخاب و تصمیم می

بیند...در همینجاست که پدیده ای به نام "تصمیم"و "انتخاب" معنا پیدا می کند..

زندگی مجموعه ای از پیش آمد و موقعیت های مختلف و تصمیم برای انجام صرفا تعداد کمی از آنهاست که پی در پی برای انسان رخ می دهد.همه پدیده ها چه کوچک و چه بزرگ مشمول این نام یعنی"موقعیت" هستند..

محدودیت زمانی و مکانی به این صورت است که هیچ انسانی در یک زمان نمی تواند در بیش از یک مکان باشد...

لذا با توجه به اینکه موقعیتها(پتانسیلهای بهره گیری از زندگی) در یک زمان خاص در مکانهای مختلف بطور متفاوت رخ می دهد با کثرت موقعیتها مواجه می شویم...این در حالیست که ما به حکم جبر آفرینش نمی توانیم در آن زمان خاص در دو مکان باشیم و ناچارا فقط می توان با اتخاذ تصمیم از یک موقعیت بهره گرفت و از سایر آنها چشم پوشی کرد...

سر منشا احساس حسرت نیز همینجاست.. محدودیت حرکتی در جهت بردار زمانی ، و همچنین محدودیت زمانی عمر باعث می شود موقعیتها را از دست رفته ببینیم و برای آنها افسوس و حسرت بخوریم. زیرا با گذشت زمان درستی یا اشتباهمان در تصمیم گیری در آن برهه محرز می شود ولی دیگر نمی توان به عقب برگشت و به دلخواه خود امور را رقم زد...

.البته قابل ذکر است که گاها تصمیماتی ازبرایمان گرفته می شود(چه از طرف دیگران و چه طبیعت) و ناچارا وارد جبری می شویم که تصمیم خودمان نبوده و در نهایت به احساس حسرت می انجامد یعنی بسیاری از امور از دست ما خارج است و ما تنها می توانیم ناظر آن باشیم بی آنکه قدرت تغییر در آنها داشته باشیم(در اینجا بحث جبر و اختیار پیش می آید که در آینده آن را خواهیم نوشت)...

آنچه عیان است حسرت گذشته جزئی از زندگی ابنا بشر است که بدون تفکر بر دلایل آن باعث وارد آمدن فشار روانی بر وی می شود...و بهترین راه برای مقابله با این فشار طبیعی انگاشتن آن است..ما جزئی از طبیعتی هستیم که به اقتضای حکم جبری آن، نمی توانیم زمام همه امورات را در دست بگیریم.. تا جایی که امکان تصمیم گیری وجود دارد باید از نیروی عقل برای صلاح معاش بهره برد و در مواردی که امورات از دست ما خارج است باید پذیرفت و کنار آمد....

 

 

نظرات 13 + ارسال نظر
سارا جمعه 5 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 02:09 ب.ظ http://www.raniaprincess.blogsky.com/

"تا میتونی از زندگی لذت ببر چون انتهای جاده زندگی یه تابلو هست که روش نوشته: دور زدن ممنوع


آرشام جمعه 5 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 02:40 ب.ظ http://www.daneshmandeemrooz.blogsky.com

به وبلاگ من سر بزنید

مهرگان شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:27 ب.ظ http://bandarmehr.blogfa.com

سلام
ممنونم جناب پیام بزرگمهر نیک اندیش(چه ترکیب قشنگی شد!)
تولدخودتون و تولد وبلاگتونو تبریک میگم (من یه روز بزرگترم!!)

موفق باشی در پناه حق

سلام..متشکرم...من هم تولد شما رو تبریک میگم(من کوچیک همه هستم)...
در پناه یکتای بی همتا...

سیاورشن یکشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:43 ق.ظ http://siavarshan.blogsky.com

سلام ...در نوشتن مستمر باشی! به روز و بهروز .

سلام..صد سپاس و دوصد درود

سیدجلال یکشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:05 ب.ظ http://kolger.blogsky.com

سلام
امیدوارم ای دفعه کارت استمرار ایبشه.باید به فکر طراحی یه قالب جون هم بشی.
یا حق

سلام بر سید خدا...به فکر هستم ولی بلد نیستم..می تونی کمکم کنی؟؟؟

هانی یکشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:59 ب.ظ http://pishiuse.blogfa.com/

سلام آقا
امیدوارم پایدار باشی و استوار
من با تمام مسائلی که دارم همیشه می گم که حسرت گذشته را نمی خورم
نمیدونم شاید گاهی این فکر ایجاد بشه که هنوز زوده
ولی واقعا میدونم هر اتفاقی که در گذشته رخ داده باید رخ میداده تا من این باشم و هرچه هم اکنون اتفاق می افته عین زندگی است با تمام دردهایی که داره و خواهد داشت مثل گذشته دردناک اما سر شار از تجربه
تولدتون هم مبارک هرچند معتقدم می شود هر لحظه از زندگی تولدی دوباره باشه
من هم بهمنی هستم
برقرار باشید

سلام بر شما...
حرفتان جالب است:ولی واقعا میدونم هر اتفاقی که در گذشته رخ داده باید رخ میداده تا من این باشم
بنده چنین اعتقادی ندارم..بسیاری از اتفاقات در حیطه اختیارات خودمان بوده و میتوانست طور دیگر باشد ..ولی در اینکه آن اتفاقات باعث شده شما الان این باشی شکی نیست..
سعی میکنم پستی را به بحث جبر و اختیار اختصاص دهم...
به هر حال مراتب خرسندی و سپاس مرا پذیرا باشید...
نیک بخت باشید..

عارف دوشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:39 ق.ظ

سلام
موفقیت شمارا ارزو مندم و تولد شمارا صمیمانه تبریک عرض میکنم به امید روز ها و سالهای بهتر برای عزیزان باک و خوب مثل شما.
در ضمن افرادی لجنی مثل ارشام بسیجی وچماق بدست حال ادم را بهم میزنند .ببر هیزید از این خفاش ها و گزنده گان با ان نیش های زهر اگینشان .موفق باشید عزیز

سلام دوست بزرگوار...متشکرم..اما ای کاش به عقاید یکدیگر حمله نمی کردیم..اگر دنیا یک زیبایی داشته باشد آن تنوع است..تنوع در فصول سال،تنوع در جغرافیای زمین،تنوع در نژادها،تنوع در انسانها و بلاخره تنوع در افکار و عقاید...افکار و عقاید مختلف باعث رشد یکدیگر می شوند...شاید اگر شرایط شما و آرشام جابجا شده بود الان شما عقاید آرشام را داشتید و بلعکس...شما هم موفق باشید

بیژن سه‌شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:06 ق.ظ

جالب بود... با شناختی که از شما دارم امیدوارم که روز به روز نوشته های پخته تری را در وبلاگتان قرار دهید... نوشته ها هرچقدر خلاصه و مفید باشند خواننده را بیشتر به خود جذب میکنند.. خلاصه کردن مطلب خود هنری است که داشتن آن باعث روانی متن میگردد.
امیدوارم شاهد موفقیت شما در همه زمینه ها باشم.

سلام بر بیژن عزیزم...سرافراز نمودی بزرگوار...سعی میکنم فرمایشات شریفتان را سرلوحه امور قرار دهم...فقط یک مورد نظر بنده را به خود جلب نموده!!! و آن هم استفاده از سه نقطه متوالی در بین دو جمله منفصل که عادت نوشتاری بنده نیز می باشد...پاینده باشی

بنگری سه‌شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:33 ق.ظ http://www.bangeree.blogsky.com

سلام

هر چیزی که در گذشته برامون اتفاق افتاده حکمتی داشته . باید از آنها درس عبرت یاد بگیریم ...از تجربیات گذشته استفاده کنیم .
گذشته که گذشت ...باید به فکر حال و آینده باشیم ...
حسرت خوردن گذشته بی فایده و پوچه ...به جای حسرت باید اعمال خودمون را قبول کنیم و درس تازه ...مشق جدید ..

شاد باشید

روشینا سه‌شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:00 ب.ظ http://www.teytakh.blogfa.com/

سلام بزرگمهر بزرگوار/ از سر نگاشتنت را به فال نیک می گیرم تا در بعدهای دور حسرت نخواندن و نداشتنت را نخورم / بحث جالبی ست از منظر فلسفی اش که همان جبر و اختیار است و علمی ترش را بگوییم از منظر فیزیک کوانتوم اما شق دیگرحسرت به نوعی به روانشناختی موضوع نیز بر می گردد. اما زبان من تنها همان واژه است که به نام شعر نمود پیدا می کند پس از قول شاملو بگویمت : من درد مشترکم / مرا فریاد کن
بی صبرانه و مشتاقانه منتظر مطالب بعدیت هستم

سلام بر روشینای مهربان...ما هم امیدواریم بتوانیم ثمرات باغ سر سبز اندیشه هایتان را بچینیم...پاینده باشی

بانوی کنگی دوشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:07 ق.ظ http://www.banooyekongi.blogsky.com

سلام
از گدشته باید درس گرفت
آینده را وقتی آمد تجربه خواهی کرد
زمان حال را باید در یابیم واستفاده بهینه ازآن نماییم .

موفق و سر بلند باشید.

عاری سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 02:23 ب.ظ

باریکلا به قلم و به دست قلم بپم
ای ول بپ

... شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:43 ب.ظ

سلام
مه هم با شما موافقم در این باره که درسته در گذشته انسان می تونست خیلی از کارها رو انجام بده و اینکه حسرت هم به دنبال داشته باشه
این یک مسئله خیلی طبیعیه
انسان حسرت گذشته رو می خوره
ولی این مهمه که از گذشته درس بگیریم و به جای وقت تلف کردن و حسرت خوردن زمان حال رو از دست ندیم و این زمان حال ما هستش که اینده ما رو می سازه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد